Wednesday, December 3, 2008

آموزش تبلیغات و بازاریابی

5اصل براي گزينش نام كسب وكار

سایت چهارسو نیازمندیهای رایگانwww.e4soo.com


خلق يك نام مساعد جهت جلب نظر مشتريان به عنوان يكي از امور مهم در آغاز فرآيند تاسيس كسب و كار همفكري زيادي مي‌طلبد. 
در يك جلسه خانواده، دوستان يا همكارانتان را گردهم بياوريد تا از نظرات آنان براي يافتن نام مناسب استفاده نماييد و همزمان به پنج اصل زير توجه نماييد: 
1-
يك نام موفق در عين داشتن تلفظي ساده بايد به يادماني و منحصر به فرد باشد. 
بي‌ترديد بايد نام مورد نظر به آساني به حافظه سپرده شود و در عين حال مشتريان بتوانند به سرعت آن را از ميان دفترچه تلفن يا فهرست‌هاي آن‌لاين بيابند. نامي مانند Crychalwellyn را فرض كنيد كه منحصر به فرد است اما از لحاظ تلفظ دشوار به نظر مي‌رسد. 
2-
يك نام موفق نيازمند يك عنصر بصري است. 
وقتي با واژه‌ Crychalwellyn مواجه مي‌شويد چه تصوري به ذهنتان خطور مي‌كند؟ هر چند عموم نام‌ها تجسمي در ذهن ايجاد مي‌كنند اما اغلب افراد با خواندن اين نام هيچ تجسمي در ذهنشان نقش نمي‌بندد. پس استفاده از يك عنصر بصري كمك قابل توجهي در به ياد ماندني كردن يك نام مي‌كند (و البته ابزار موثري در تبليغات به شمار مي‌رود). 
3-
يك نام موفق بايد فحواي مثبتي داشته باشد. 
بسياري واژه‌ها هم معناي لغوي دارند و هم معناي حسي. فحوا يك واژه ممكن است مثبت، خنثي يا منفي باشد. نمونه برجسته آن تفاوت ميان Mom با فحواي مثبت و Mother با فحواي خنثي است. فراموش نكنيد كه مايليد مردم در كسب و كار با شما همراهي كنند پس مثلا اگر به كسب و كاري در زمينه حمل و نقل اقدام كرده‌ ايد از اسامي كه قدرت و اعتماد را در ذهن تداعي مي‌كنند استفاده نماييد. 
4-
يك نام موفق لازم است حاوي اطلاعاتي از كسب و كار شما باشد. 
قرار نيست نام منتخب شما بلافاصله بدل به يك برند مشهور شود و چون فعلا در حوزه‌اي محدود كاربرد دارد همين قدر كه سرنخ‌هايي پيرامون كسب و كار شما براي مشتريان احتمالي فراهم كند كافي است. به همين علت است كه به دنبال نام مشاغلي مثلامرتبط با زيبايي معمولا نام Salon اضافه مي‌شود. با اين شيوه يافتن شما در دفاتر تلفن و فهرست‌هاي مختلف آسانتر خواهد شد. 
5-
يك نام موفق بايد كوتاه باشد. 
يك بار ديگر بر اين نكته تاكيد مي‌كنيم كه مشتريان بايد بتوانند نام كسب وكار شما را به خاطر بسپارند (و به ديگران منتقل كنند) اما در اين ميان كوتاه بودن نام براي اهداف ترويجي و تبليغي نيز حائز اهميت مي‌باشد براي نمونه اين نام بايد مناسب كارت ويزيت شما بوده و قابليت گنجاندن بر روي علائم يا پوسترهاي تبليغاتي شما را داشته باشد. 
و توصيه آخر: 
حتما به رنگها در هنگام انتخاب نام توجه كنيد چرا كه مولفه‌هاي مهمي در لوگو، وب سايت و ساير موارد تبليغاتي شما به شمار مي‌روند. در ضمن براي ارائه نام دومي را مدنظر داشته باشيد چون در زمان ثبت احتمال دارد فرد ديگري قبلا آن را انتخاب كرده باشد. 

استراتژي ها ، اهداف و تاكتيكها در تبليغات 
سایت چهارسو نیازمندیهای رایگانwww.e4soo.com

نويسنده : دكتر محمد بلوريان تهراني 
مقدمه : 
دنياي بزرگ تبليغات مشحون از ابهامات ، سوالات ، پيچيدگيها و بعضا" مفاهيمي است كه گاهي اوقات به علت وارداتي بودن ، گاهي به علت كمبود اطلاعات ودانش تبليغات نزد دست اندركاران وظاهرا" حرفه اي هايي كه تازه به اين وادي پاي نهاده اند و بلاخره زماني هم متاسفانه به علت عدم شناخت و درك صحيح مفاهيم علمي نزد قديمي تر ها و آنهايي كه سالهاست در حوزه تبليغات و روابط عمومي فعاليت مي كنند . ناشي مي شود . تبليغات بازرگاني (Adertising) رشته اي تخصصي از علوم انساني در شاخه بازرگاني و با تاكيد برارتباطات اجتماعي وانساني است . اما بدون توجه به مفاهيم مديريت استراتژيك و قطع نظر متدولوژي هاي آن نمي تواند برنامه ريزي و اجرا شود . 
درحقيقت ، تبليغات يك فعاليت استراتژيك است كه مي تواند يك بنگاه اقتصادي را به بعضي از اهداف بازاريابي خود برساند . 
بدنه اصلي و بزرگتر بحث ، بازاريابي (Marketing) است كه چهار مقوله اصلي كالا يا خدمات ( Product) . روشهاي توزيع (Place Distribution) ، روشهاي قيمت گذاري (Pricing) و روشهاي تبليغات و اطلاع رساني (Promotion) را مورد بررسي قرار ميدهد وهدف از آن توليد كالا يا عرضه خدمتي است كه قيمت و كيفيت ومشخصات آن مناسب و مورد قبول مشتريان احتمالي بوده ، نيازهاي آشكار و پنهان آنان را برآورده ساخته و براي بنگاه اقتصادي نيز رضايت مشتري ، شهرت ، سود وفروش بيشتر را به ارمغان مي آورد . 
بنابراين اگر در ريشه يابي مشكل يا مسئله يك بنگاه اقتصادي ، مشخص شود كه علل نابساماني ها واشكالات موجود در سيستم ، فقط در نحوه قيمت گذاري يا توزيع يا كيفيت نازل و نامطلوب كالاست ، فعاليت تبليغاتي نه تنها حلال مشكل نخواهد بود بلكه باعث افزايش هزينه ها و گم كردن كليه مشكلات نيز خواهد شد . 
اما در صورتي كه نارسايي ها واشكالات دخيل دروضعيت ، ريشه در چگونگي و كم و كيف فعاليت هاي تبليغاتي و اطلاع رساني و روابط عمومي داشته باشد ، برنامه ريزي هاي تبليغاتي مي تواند مشكل گشا باشد . 
بدين ترتيب در اينجا بايد استراتژي ها ، اهداف و برنامه ريزي ها را در دو مقوله جداگانه بازاريابي و تبليغات از يكديگر تفكيك نمود . 
براي روشن شدن بيشتر مطلب ، ذيلا" به چند نمونه از اهداف بازاريابي، استراتژي هاي بازاريابي ، اهداف تبليغات ، استراتژي هاي تبليغات و بالاخره برنامه هاي اجرايي تبليغاتي اشاره ميشود . 
1-
نمونه هايي از اهداف بازاريابي 
-
افزايش فروش 
-
افزايش سود 
-
ورود به بازارهاي خارجي 
-
افزايش سهم بازار در بازار داخلي 
-
افزايش سهم بازار در بازارهاي خارجي 
-
خارج كردن رقباي ضعيف از بازار 
-
كاهش هزينه هاي متوسط 
-
توسعه رفاه اجتماعي 
-
افزايش سطح مصرف 
و .... 
2-
نمونه هايي از استراتژي هاي بازاريابي 
-
تنوع محصولات 
-
افزايش كيفيت 
-
توزيع وسيع 
-
قيمت نازل 
-
هجوم تبليغاتي از طريق رسانه هاي عمومي 
-
ملاقات هاي حضوري با مصرف كنندگان و ... 
3-
نمونه هايي از اهداف تبليغات 
-
افزايش درجه شناسايي مشتريان 
-
افزايش وفاداري به مارك 
-
ايجاد تمايل ترجيج نسبت به مارك 
-
تبديل نام تجاري به BRAND 
-
كاهش موجودي انبار و ... 
4-
نمونه هايي از استراتژي هاي تبليغاتي 
-
رضايت كامل مصرف كننده و تامين نيازهاي او 
-
تمركز برمشتريان مرفه و ثروتمند 
-
تمركز برمناطق نيمه مرفه شهري 
-
فشار تبليغاتي از طريق همه رسانه ها و... 
5-
نمونه هايي از برنامه هاي اجرايي در تبليغات 
-
معرفي مزايا و منافع محصول براي مصرف كننده 
-
معرفي و تاكيد برصرفه هاي اقتصادي محصول 
-
اعلام ليست قيمتها 
-
طولاني كردن زمان گارانتي 
-
اعلام جايزه و قرعه كشي 
-
جلب و جذب مشتريان ناراضي قديمي 
-
بازديد از مشتريان 
و... 
**-
توسعه هدفهاي تبليغات 
با ذكر مطالب فوق ، اينك ميتوان به گونه اي دقيق تر ، انواع برنامه هاي اجرايي تبليغات را در راستاي رسيدن به اهداف متفاوت و به شرح زير بررسي نمود : 
*
اگر هدف از تبليغات ، فروش فوري است ، برنامه هاي اجرايي ميتواند به شرح زير باشد : 
1-
كامل كردن مراحل فروش ( يعني : معرفي محصول ، ايجاد آگاهي اوليه ، ايجاد تمايل و علاقه ، ايجاد تمايل به ترجيح ، تحريك به خريد و بالاخره خريد ) 
2-
نهايي كردن فروش ( عقد قرارداد ) با مشترياني كه قبلا" هدف گيري شده و قسمتي از مراحل را طي كرده اند . ( تبليغات متقاعد كننده ) 
-3
اعلام دلايل خاص و ترغيب مشتري به خريد فوري ( مانند : قيمت تخفيف يافته ، جايزه و مانند آنها ) 
-4
يادآوري به مردم براي خريد مجدد . 
-5
مشاركت كردن يا پيوستن به يك واقعه خاص . ( رفتن به جشنواره هاي فروش فصلي، بازديد و خريد از حراجي ها و شركت در مزايده ها ) 
-6
تحريك خريداران به خريد هاي هوسي و انگيزشي 
*
اگر هدف از تبليغات ، انجام فروش در ميان مدت است ، برنامه هاي اجرايي مي تواند به قرار زير باشد : 
1-
ايجاد آگاهي كامل 
2-
ساخت قصور مثبت نسبت به BRAND 
3-
توسعه و پرورش اطلاعات خريدار 
4-
جنگ يا مقابله با ادعاهاي رقبا 
5-
اصلاح اطلاعات نادرست مصرف كننده نسبت به محصول 
6-
شناساندن محصول و ايجاد اشتهار 
*
اگر هدف از تبليغات ، انجام فروش در بلند مدت است . برنامه هاي اجرايي مي تواند به قرار زير باشد : 
1-
ايجاد اعتماد نسبت به شركت و BRAND 
2-
فرم دادن به تقاضاي مشتري 
3-
انتخاب نمايندگان و توزيع كنندگان 
4-
حصول اطمينان از توزيع جهاني محصول 
5-
استقرار زمينه هاي اعتبار وشهرت براي معرفي محصول جديد يا خانواده محصولات 
6-
ايجاد مقبوليت و پذيرش در مصرف كننده نسبت به BRAND 
*
اگر هدف از تبليغات ، كمك به تحقق اهداف فروش باشد ، برنامه هاي اجرايي مي تواند به قرار زير باشد : 
1-
حفظ مشتريان فعلي 
2-
جلب و جذب مشتريان رقبا به سوي كالاي خودي 
3-
ايجاد دليل براي مردم كه كالاي تبليغ شده را از ديگر كالاها تمييز داده و آن را داراي صفات ويژه بدانند . 
4-
خلق مشتريان جديد و تغيير الگوي مصرف آنان . 
5-
جداسازي مشتريان مستمر و وفادار از مشتريان اتفاقي 
6-
تبليغ و بيان موارد استفاده جديد ( همان كالا) 
7-
تحريك خريداران به خريد در حجم هاي بزرگترو بيشتر 
8-
يادآوري به مشتريان قديمي 
9-
تشويق خريداران به تكرار مراجعات و خريد بيشتر 
*
اگر هدف از تبليغات ، دقيقا" انجام اقداماتي باشد كه منجر به فروش ميشود . برنامه هاي اجرايي مي تواند به قرار زير باشد : 
1-
تحريك خريدار به چشم و هم چشمي با ديگران . 
2-
تحريك خريدار به تماس با شركت و تحويل كوپن هاي تخفيف 
3-
تحريك خريدار با بازديد از نمايشگاه و تقاضاي نمايش طرزكار دستگاه 
4-
تحريك خريدار به استفاده آزمايشي از محصول 
*
اگر هدف از تبليغات ، تامين رضايت مصرف كننده است ، برنامه هاي اجرايي مي تواند به قرار زير باشد : 
1-
معرفي بهترين اماكن براي خريد 
2-
معرفي بهترين روش استفاده يا مصرف 
3-
معرفي مدلهاي جديد ، امتيازات آنها و منافع مصرف كننده 
4-
اعلام قيمت هاي جديد 
5-
اعلام شرايط جديد خريد 
6-
سياست هاي جديد در مورد گارانتي ها و غيره 
*
اگر هدف از تبليغات ، ايجاد اعتماد و برقراري نوعي حق ويژه يا سرقفلي براي بنگاه يا BRAND است ، گروههاي هدف ( Target Groups) به قرار زير خواهند بود : 
1-
تمام مشتريان بالقوه و بالفعل 
2-
بازرگانان ( توزيع كننده ها ، عمده فروش ها ، خرده فروش ها ) 
3-
كاركنان فعلي و كاركنان احتمالي آينده . 
4-
تمام دستگاه ها و مراجع مالي . 
5-
عموم مردم در سطح جامعه 
*
ذهنيت هايي كه توسط بنگاه بايد ساخته شود ، ميتواند هركدام از موارد زير باشد : 
1-
كيفيت عالي محصول 
2-
قابليت اعتماد 
3-
خدمات كافي 
4-
شباهت در ويژگي ها ، مزايا و منافع محصول در مورد همه اقلام و توليدات يك بنگاه (BRAND) 
5-
رهبري فني دربازار 
6-
رهبري در فروش 
7-
رشد مداوم

سایت چهارسو نیازمندیهای رایگانwww.e4soo.com

 

 توصیه به مدیران مشاغل کوچک7

هیچ مدیری نمی تواند به جای تمام کارکنانش فکر کند،تصمیم بگیرد، و کار کند زیرا اگر اینگونه بود دیگر چه نیازی به استخدام کارکنان و همکاری با دیگران و تاسیس شرکت وجود داشت؟

برای بالا بردن راندمان کار و همکاری با دیگران بایستی .....

 

اصول و فنونی را رعایت نمود. از این رو توصیه های زیر برای دست یابی به یک محیط سرشار از همبستگی، خلاقیت، و نوآوری که دائم در حال بهبود شرایط خود باشد، ارائه می گردد:

 

1.     محل واقعی میز مدیر درست وسط میزهای کارکنان است .

نقش مدیر به عنوان یک مربی در سازمانهای کوچک غیر قابل اغماض است. ایجاد یک رابطه تنگاتنگ با همکاران و پرسنل نیازمند مهندسی خاصی است که ساده ترین اقدام برای آن می تواند در مکان و موقعیت فیزیکی یا جایگاه مدیر در میان کارکنان جهت سهولت و اشراف بر امور و ارائه بازخور بموقع، تبیین گردد. کناره گیری از کارکنان به هر بهانه و فرو رفتن در هاله ای از اوهام و کیش شخصیت ، اصولا" با مدیریت، در تضاد است.

2.     کارکنان بایستی احساس نمایند که با مدیری کاردان و کارآمد همکاری می کنند.

چنین احساس و باوری می تواند در ایجاد یک ارتباط مداوم که منشا قدرت در آن بر اساس شایستگی و توانائی و نه صرفا" موقعیت ( رئیس و مرئوسی) است، بسیار یاری دهنده باشد. بدیهی است دستورات مدیرانی که در حوزه تخصصی خود (فنی و یا غیر فنی) صادر می گردد از فدرت نفوذ بالاتری برخوردار است و برای کارکنان از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. با اینحال برای تقویت هدف حاصل از این بند به نکته ای دیگر نیز بایستی توجه داشت و آن ایجاد فضائی است که کارکنان خود برای یافتن راه حل بیندیشند تا در نتیجه وسعت دید، به مسائل فراتر از میز خود نگریستن، به یک فرهنگ سازمانی مبدل گردد.

3.     احساس امنیت در کارکنان.

چنین حسی در گرو دو ویژگی است:

الف – علاقمندی کارکنان به فعالیتی که انجام می دهند.

ب -  مطلع بودن آنان از نتایج نهائی کاری که می کنند.

مدیران مشاغل کوچک شایسته است که در هنگام استخدام کارکنان و جذب نیرو نسبت به تناسب ویژگی های روحی ، روانی ، و شخصیتی آنان با واحد سازمانی، تعمق نمایند تا فاصله دسترسی به بند الف را کوتاه نمایند. مطلع نمودن کارکنان از فرآیند نهائی فعالیت ها موجب می گردد تا افراد عملکرد خود را ثمر بخش تلقی کرده ، خود را در پیشبرد اهداف سازمان موثر دانسته، و احساس مفید بودن نمایند تا به ارتقاء کیفیت فعالیت خود بپردازند. این موضوع احساس شراکت کارکنان را در کل چرخه تولید و خدمات یک سازمان به همراه خواهد داشت.

4.     احساس همبستگی.

بدیهی است افراد زمانی احساس همبستگی با مجموعه را خواهند داشت که اولا" در جریا امور قرار گرفته و عکس العمل هایشان به مسائل سازمان بی پاسخ نماند. به عنوان مثال اگر پیشنهادی ارائه می دهند، همیشه گوشهائی برای شنیدن آن و یا مراحلی برای بررسی آن وجود داشته باشد، و حتی در صورت عدم امکان به کار بستن آن پیشنهادها، علت با آنان در میان گذارده شود و اذهان آنان را به موقعیت واقعی و مسائل شرکت رهنمون گردد.

5.      وجهه اجتماعی.

برای بالا نگاهداشتن انگیزه کارکنان می بایستی نیاز فوری آنان را مورد توجه قرار داد و تامین آن را همچون یک عامل تشویقی و یا پاداش به انجام امور مورد نظر و دسترسی به اهداف سازمان موکول نمود. ایجاد فضائی احترام آمیز مبتنی بر درک متقابل که در آن ارزش های شرکت برای افراد به صورت واضح و روشن تفهیم گردیده باشد و مبانی ارزشمندی افراد در سازمان مبتنی بر اثر بخشی آنها در راستای اهداف، تعریف شده باشد، بی تردید به محیطی آکنده از رشد و هم افزائی می انجامد. ارتباطات در چنین مجموعه ای متاثر از قابلیت های ماهوی و نه اعتباری خواهد بود و این گونه ارتباط در محیط کار، افتخار آمیز است.

6.      خرسندی و نشاط در گرو یادگیری است.

انسان ماهیتاً موجودی یادگیرنده و خلاق است. برعهده مدیران است تا بیشترین سعی خود را مصروف رفع موانع نمایند، زیرا افراد ذاتا" دارای قابلیتهائی هستند که به رشد می انجامد. ایجاد چالش برای بهبود مهارتها، طرح مسائل جهت تحریک اذهان و فکر کردن در گستره هائی فراتر از چارچوب وظائف اجرائی در سازمان، نشاط انگیز، غرور آفرین، انگیزه بخش، انرژی زا، و موجب خرسندی افراد در کسب و کارها می گردد. از این رو درگیر کردن کارکنان با اهداف بنگاه اقتصادی، یافتن راههای دستیابی به این اهداف، و جستجو برای حل مسائل مجموعه به هر چه آماده تر شدن اذهان و هر چه توانا تر شدن ویژگی های ذهنی و فکری کسب و کار جهت رویاروئی با شرایط و موقعیتهای گوناگون، می انجامد.

7.      همکاری با خود را خاطره انگیز کنید.

به راستی چرا کارکنان بایستی با شما همکاری نمایند؟ حقوق، مزایا، پاداش، تجربه اندوزی در کنار مدیری مجرب، یادگیری مدیریت فشار و استرس و بحران و دقت در رفتار با مشتریان به هنگام داغ شدن بازار؟ آیا مخاطراتی که مدیران مشاغل کوچک در ترک کار کارکنان خود احساس می نمایند و بدینوسیله سرمایه گذاری بر آموزش آنان را کاری بیهوده تلقی می نمایند یک نگرانی منطفی است؟ به نظر من پاسخ مثبت است . راستی چرا باید برای نیروهائی سرمایه گذاری کرد که معلوم نیست آیا در سازمان ماندگار است یا نه؟

اما این نگرانی صرفا" مخصوص مدیرانی است که برای مشتریان داخلی شرکت خود یعنی همان کارکنان، هیچ چیزی بیشتر از رقبا، برای ارائه کردن ندارند.

به کارکنان خود چیزی بدهید که دیگر مدیران و کارفرمایان از ارائه آن ناتوان هستند تا دیگر نگران هدر رفتن سرمایه گداری آموزشی آنان نباشید. به کارکنان خود چیزی بدهید که به راحتی نزد دیگران به دست نمی آید.

بدینترتیب منطقی است که مدیران از خود و با این نگرش به مدیریت آغاز نمایند که :

هیج مدیری نمی تواند به جای تمام کارکنان خود فکر کند، تصمیم بگیرید و عمل نماید. اصل بقاء شرکت در بازار ایجاب می نماید که به دیگران بیاموزیم به نوبه خود اندیشه کنند و استقلال رای داشته باشند.

نویسنده مقاله :محمد سالاری تلفن تماس : ٠٩١٢١٢۶٩٣٨٢

سایت چهارسو نیازمندیهای رایگانwww.e4soo.com

 

 موثرترین استراتژی بازار یابی

منبع: شرکت سرمایه گذاری صبا جهاد

هرچقدر استراتژی جامعی برای بازاریابی داشته باشید، باز از دانستن نکاتی برای هدف گیری دقیق مشتریان محصولات و خدمات تان بی نیاز نخواهید بود. در ذیل 75 نکته ی بازاریابی برای کلیه کسب و کارهای خرد و کلان ارائه می گردد.در زیر یکصد نکته ی بازاریابی برای کلیه کسب و کارهای خرد و کلان ارائه می گردد.
ایده های کلی:
نگذارید روزتان بدون پرداختن به حداقل یک فعالیت بازاریابی شب شود.

1-  درصدی از درآمد ناخالص خود را به عنوان بودجه ی سالیانه بازاریابی تعیین کنید.

2-  هر سال اهداف خاص بازاریابی را تعیین و هر سه ماه یک بار آنها را ارزیابی و تنظیم نمایید.

3-  یک پوشه برای نگهداری ایده های بازاریابی اختصاص دهید.

4-  هر روز و هر ساعت کارت ویزیت را همراهتان داشته باشید.

5-  یک سنجاق سینه ی شخصی با آرم شرکت تان طراحی کنید و در جلسات به کت خود بزنید .

بازار هدف:

6-       نسبت به تحولاتی که شاید روی بازار هدف، محصول یا استراتژی بازاریابی شما تأثیر بگذارد، هوشیار باشید.

7-       مطالعات تحقیق بازاریابی درباره ی حرفه، صنعت، محصول و گروه های بازار هدف خود را بخوانید.

8-    آگهی های رقبای خود را گردآوری کنید و با مطالعه ی آنها، اطلاعاتی درباره استراتژی، ویژگی ها و مزایای محصولات آنها به دست آورید.

9-     از مشتریان بپرسید چرا شما را انتخاب کردند و خواستار توصیه هایی برای بهبود کیفیت شوید.

10-   از مشتریان سابق بپرسید چرا شما را رها کردند.

11-   بازار جدیدی شناسایی کنید.

12-   به یک فهرست پستی مربوط به حرفه تان بپیوندید.

توسعه محصول:

13-   یک خدمت، تکنیک یا محصول جدید ارائه دهید.

14-   نسخه ای ساده تر، ارزان تر یا کوچک تر از محصول یا خدمت خود پدید آورید.

15-   نسخه ای شکیل تر، گران تر، سریع تر یا بزرگتر از محصول یا خدمت خود ارائه دهید.

16-   خدمات خود را بهنگام کنید.

آموزش، منابع و اطلاعات:

17-   یک تیم مشاوره در زمینه ی بازاریابی و روابط عمومی مرکب از همکاران و صاحبان کسب و کارهای مشابه را گردهم آورید و به تبادل اندیشه و مسائل صنفی بپردازید.

18-   برای کارکنان خود یک صندوق پیشنهادات بگذارید.

19-   در سمینارهای بازاریابی حضور یابید.

20-   کتاب های بازاریابی را بخوانید.

21-   مشترک نشریات مکتوب و اینترنتی بازاریابی شوید.

22-   هر ماه یک جلسه بازاریابی با کارکنان یا مباشران خود بگذارید تا درباره استراتژی و وضعیت بازار بحث کنید و ایده های تازه بگیرید.

23-   به انجمن یا سازمان های مرتبط با حرفه تان ملحق شوید.

24-   یک پوشه را برای یافتن طراح، نویسنده و سایر حرفه ای های بازاریابی کنار بگذارید.

25-   یک مشاور بازاریابی جهت همفکری استخدام کنید.

26-   سفری خلاق به شهر یا کشوری مترقی داشته باشید تا تکنیک های بازاریابی آنجا را یاد بگیرید.

قیمت گذاری و پرداخت:

27-   ساختار قیمت گذاری تان را تجزیه و تحلیل کنید و ببینید کجای آن نیاز به اصلاح و تنظیم دارد.

28-   به مشتریان امکان دهید با کارت اعتباری پرداخت کنند.

29-   به مشتریان ثابت، تخفیف دهید.

30-   شگردهای معامله پایاپای را بیاموزید. به اعضای برخی باشگاهها، گروه های حرفه ای و سازمان ها در مقابل تبلیغ محصولات و خدمات شما در نشریات شان تخفیف بدهید.

31-   برای پرداخت های سریع و نقد، تخفیف قائل شوید و از مشتریان ثابت به صورت قسطی پول بگیرید.

ارتباطات بازاریابی:

32-   برای مشتریان کنونی و بالقوه تان یک خبرنامه منتشر کنید.

33-   بروشوری از محصولات و خدمات تان را چاپ کنید.

34-   همراه بروشورهای خود یک برگه نظرسنجی بگنجانید که پول تمبرش را شما پرداخته اید. بدین ترتیب می توانید بازخورد ارزشمندی از مشتریان دریافت کنید.

35-   یادتان باشد کارت ویزیت درون جعبه  کارایی ندارد، حتماً آن را پخش کنید. به هر مشتری بالقوه دو کارت ویزیت و بروشور بدهید تا یکی را نگه دارد و دیگری را به دوستانش بدهد.

36-   برای هر کدام از بخش های بازار هدف تان یک کارت ویزیت و بروشور خاص طراحی کنید،(مثلاً یکی برای سازمان ها و نهادهای دولتی و یکی برای کاسب کارها و مصرف کنندگان)

37-   یک پوستر یا تقویم با آرم شرکت تان چاپ کنید و به مشتریان هدیه بدهید.

38-   روی سربرگ، برگه های فاکس یا صورتحساب، شعار یا جمله ای در وصف فعالیت خود به چاپ برسانید.

39-   بخشی از وب سایت خود را به مشتریان اختصاص دهید.

40-   هرازگاهی دکور محل ملاقات خود با مشتریان را از نو طراحی کنید.

شبکه رابط ها و تبلیغ دهان به دهان:

41-   به یک اتاق بازرگانی یا سایر سازمان های مرتبط بپیوندید.

42-   بروشور خود را برای اعضای سازمان هایی که عضویت شان را دارید، بفرستید.

43-   در ایام تعطیل، میهمانی تجاری بگیرید.

44-   پس از شرکت در یک همایش، برای شرکت کنندگان آن نامه بفرستید.

تبلیغات:

45-   در فصل های اوج فعالیت تجاری برای کسب و کارتان تبلیغ کنید.

46-   یک شماره تلفن راحت و بیاد ماندنی بگیرید.

47-   برای سایت اینترنتی خود، آدرس بیادماندنی انتخاب کنید و آن را در کلیه ارتباطات بازرگانی قید نمایید.

48-   از طریق پست مستقیم، کسب و کار خود را مشترکاً با سایر حرفه ای ها تبلیغ کنید.

49-   در یک دایرکتوری ویژه یا کتاب زرد تبلیغ نمایید.

50-   به منظور دستیابی به بازارهای خارجی، آگهی دو یا چند زبانه چاپ کنید. این آگهی را در نشریه ای پر مخاطب قرار دهید.

51-   به مشتریان خود هدایای تبلیغاتی نظیر خودکار، پدماوس یا ماگ بدهید.

52-   درون پاکت نامه یا مرسولات پستی، چیزی برجسته بگذارید تا کنجکاوی گیرنده تحریک شود.

53-   مقابل پیاده روی دفترتان به کمک لیزر یک پیام تبلیغاتی بتابانید.

54-   برچسب های جالبی برای نصب روی شیشه ی اتومبیل طراحی و بین مشتریان توزیع کنید.

55-   آگهی های خود را کد گذاری و نتایج شان را دنبال کنید.

56-   تابلو ساختمان تان و تابلوهای راهنمای داخلی و خارجی آن را بهبود ببخشید.

57-   اگر فکر می کنید آرم شرکت شما منسوخ شده، آن را از نو رنگ آمیزی کنید.

58-   حامی مالی یک مسابقه ورزشی یا برنامه رادیویی و تلویزیونی شوید.

رویدادهای ویژه:

59-   در نمایشگاه های مربوط به حرفه تان، حتماً یک غرفه بگیرید.

60-   همراه سازمان های غیر انتفاعی، مانند مؤسسات حمایت از کودکان معلول، اسپانسر یک برنامه یا ضیافت شوید.

61-   در دبیرستان ها سخنرانی کنید و به دانشجویان درباره حرفه آینده شان توصیه کنید.

62-   خیابانی در منطقه جغرافیایی تان انتخاب و اعلام کنید که نظافت آن را سازمان یا شرکت شما برعهده می گیرد. رهگذران با دیدن نام و آرم شما، متوجه اقدام پسندیده تان خواهند شد.

63-   بخشی از وقت و پول خود را به سازمانهای خیریه یا غیرانتفاعی اختصاص دهید و نتایج آن را در مطبوعات به چاپ برسانید.

64-   یک سی دی یا فیلم آموزشی درباره ی خدمات خود تهیه کنید.

65-   کتاب تألیف کنید.

ایده های فروش:

66-   روزنامه ها و نشریات تخصصی را برای به دست آوردن فرصت های تازه تجاری و آگاهی یافتن از عزل و نصب های شرکت ها بخوانید.

67-   شعارها و استراتژی های بازاریابی تان را به اطلاع وکیل، حسابدار، بانکدار، تعمیرکار و کانون تبلیغاتی تان برسانید و بدین ترتیب نیروی فروش خود را به رایگان گسترش دهید.

68-   ساعات فعالیت خود را افزایش دهید.

69-   حتی در ایام تعطیل، گروهی را جهت ارائه خدمات به مشتریان اختصاص دهید.

70-   نمونه های محصولات خود را در دفترتان به نمایش بگذارید.

71-   به مشتریان سابق تلفن بزنید یا برایشان نامه بفرستید تا آنها را دوباره جذب کنید.

72-   از طریق اینترنت سفارش بگیرید.

73-   به مشتریان اینترنتی خود اطمینان دهید که سیستم امنیتی سایت شما قابل اعتماد است.

74-   از زمان پاسخگویی به سفارش ها بکاهید و روند سفارش مجدد را تسهیل کنید.
منبع: شرکت سرمایه گذاری صبا جهاد

 

سایت چهارسو نیازمندیهای رایگانwww.e4soo.com

 

Followers